دستورات ملی در کشور و حاکمیت قانون

A Sharply-Divided Court Threads The Needle With A “Facial Challenge” Analysis

در بحث شفاهی روز پنجشنبه در T،p V. Casa ، Inc. ، قاضی کاگان ، پرونده “حکم قضایی در سراسر جهان” ، انگشت خود را بر این سؤال قرار داد که به نظر من تعیین کننده است: اگر دادگاه های استان این کار را انجام دهند هیچ شما توانایی صدور “دستورات قضایی کشور” را در برابر سوء رفتار اجرایی دارید ، همه ، اگر آنها محدود به دستورات قضایی باشند که فقط برای حزب خاص/IES اعمال می شود که اقدامات ،ت را در مواردی که پیش از آنها است به چالش می کشد ، دادگاه ها نمی توانند به ،وان یک بررسی مؤثر از اجرایی غیرقانونی عمل کنند.

*این دستورات محدودیت می توانند به جای “دستورات قضایی در سطح کشور” به ،وان “دستورات غیر حزبی” طبقه بندی شوند. با گوش دادن به استدلال شفاهی ، به نظر می رسد که آنچه به برخی از قضات در مورد این دستورات محدودیت می بخشد این نیست که آنها “در سطح کشور” کار می کنند (هر ، در خارج از تحریم جغرافیایی در دادگاه ، مجاز به عمل است) ، اما آنها ادعا می کنند که بر حقوق افراد غیرحضوری تأثیر می گذارد.

قاضی کاگان از دادستان عمومی خواست که فقط به خاطر این استدلال فرض کند که دستور اجرایی احضار شده غیرقانونی است ، بر اساس مزایا ** – که این یکی از شیوه های غیرقانونی قانون اجرایی است که هم در مورد اصلاحات چهاردهم و هم تعدادی از موارد قبلی بالاتر (و ا،ریت دادگاهها) که قبلاً پایان داده اند ، متناقض است.

** این سؤال در مورد مزایا بود – آیا این حق مالکیت منطقه ای بود یا نه یک قانون اساسی از اقتدار رئیس جمهور – هیچ در این مرحله در مقابل دادگاه ، زیرا ،ت ، که طرف از دست دادن در دادگاه زیر بود ، به دنبال بررسی اسکاتوس بود تنها در مورد اینکه آیا حکم دادگاه معتبر است ، هیچ در مورد مزایای اساسی درخواست شاکیان. به نظر می رسد که این غفلت تا حدودی جالب است – در زیر مشاهده کنید.

اگر از ارائه این فرض ناراحت هستید ، زیرا شما متقاعد شده اید که EO درست است هیچ اعمال غیرقانونی اقتدار ریاست جمهوری ، در تدوین پیش فرض خود در اینجا دریغ نکنید؛ به چیزی رئیس جمهور فکر کنید می توان این کار را انجام دهید او بود به نظر شما ، به وضوح غیرقانونی و غیر سوزاننده باشد: به ،وان مثال ، و، امور خارجه ، راه اندازی همه یهودیان و آمریکایی های آفریقایی و آمریکایی در قدرت کار خود نیاز دارد. یک موضوع عبارت “مسیح ناجی ما” را بر روی قبض های دلار قرار می دهد. این اعلام می کند که ICE می تواند هر زمان که آن را به نفع عمومی ببیند ، بازرسی های غیرقانونی را انجام دهد. فقط فرض کنید ***

*** قاضی Sotomior از این پیش فرض استفاده کرده است: “یک رئیس جمهور جدید می خواهد که به دلیل وجود بسیاری از خشونت های مسلحانه در کشور و می گوید:” من حق دارم از همه اسلحه بگیرم و ارتش برای تصرف سلاح های همه ارسال می کند. “

اکنون تصور کنید که قادر ، بیکر و چارلی این سیاست غیرقانونی را داشته اند. به ،وان مثال ، هر دو شهروند لغو شدند ، اگرچه همه آنها در ایالات متحده متولد شدند. آنها در دادگاه منطقه فدرال در هیوستون دادخواستی را مطرح می کنند ، به بهانه اینکه EO ضد قانون اساسی است. آنها برنده می شوند. دادگاه به ،ت دستور می دهد شهروندان خود را برگرداند.

هیچ چیز در موارد فوق از راه دور یا غیرمعمول بحث برانگیز نیست و هیچ ، در غیر این صورت پیشنهاد نمی کند. دادستان عمومی اذعان كرد كه من، است كه دادگاه تحریم ،ت را برای تحمیل سیاست جدید شهروندی انكار كند علی قدیر ، بیکروت چارلی ، وی اعتراف کرد که ،ت از دستور دادگاه برای هدایت آن برای بازگشت شهروندان شاکیان در این پرونده پیروی خواهد کرد.

اما طبق دیدگاه ،ت در مورد امور ، این به همان اندازه است که دادگاه استان می تواند برود:

(از درخواست ،ت برای به دست آوردن محل اقامت ارسال شده به اسکاتوس در این مورد ، موجود در اینجا)

وضعیت سوم ، این دادگاه به دادگاه های فدرال اجازه می دهد تا فقط “قوه قضاییه” را تمرین کنند ، که فقط به “پرونده ها” و “اختلاف” گسترش می یابد. براساس این مقام ، دادگاهها می توانند “درخواست های نقض حقوق فردی” را از هم جدا كنند ، خواه “توسط () رویه غیرقانونی برای اشخاص خصوصی و چه از طریق تلاش نهاد اداری غیرمجاز”. دادگاه هایی که چنین ادعاهایی را حفظ می کنند ممکن است امدادرس، من، را انجام دهند – به ،وان مثال ، یک موضوع قضایی که مانع اجرای قانون یا یک سیاست چالش علیه این فرد می شود – اما به غریبه ها نمی توان به دادخواهی اعطا کرد. ماده سوم دادگاههای فدرال را قادر نمی سازد “نظارت عمومی شعب قانونگذاری و اجرایی را انجام دهند.” برای دستیابی به فراتر از دادخواهان و روشن شدن اقدامات مقامات اجرایی نسبت به اشخاص ثالث ، “هیچ بحث و جدال قضایی وجود نخواهد داشت ، بلکه برای به دست آوردن مقام قدرت در اقدامات ،ت ،ت و مشارکت در بخش دیگر ، مرجعی که به وضوح (دادگاه ها) ندارد.”

فقط دیوان عالی کشور،ت تأکید می کند ، سیاست غیرقانونی افرادی که هستند هیچ یک طرف در هر دادخواست ، و فقط دیوان عالی کشور ،ت می تواند به لغو ملیت افرادی که به همین ترتیب قرار داده اند ، بیکر و چارلی متوسل شوند ، اما آنها در سایر مناطق قضایی قرار می گیرند.

این کاملاً غیر منطقی نیست: فقط دیوان عالی کشور با صلاحیت در سراسر کشور ، و باید به تنهایی اجازه گزارش “قانون زمین” را بدهد ، و نه یک دادگاه تحریم در تگزاس ، ماساچوست یا ک،ادو.

اما قاضی کاگان نقص کشنده را در استدلال تعیین کرد:

اگر (،ت) این چالش را به دست آورد و ما می گوییم که هیچ موضوع قضایی در سطح کشور وجود ندارد ، و همه چیز باید از طریق پرونده های فردی باشد ، من نمی توانم ببینم که چگونه فرد به طور مساوی با فردی که پرونده را آورده است رفتار نمی کند او توانایی ارائه سؤال عینی را برای ما خواهد داشت… در چنین حالتی ، ،ت هیچ انگیزه ای برای آوردن این پرونده به دیوان عالی کشور ندارد زیرا واقعاً چیزی از دست نمی دهدبشر این موارد بسیاری را از دست می دهد ، که هنوز هم به آن اجازه می دهد تا EO را در برابر ا،ریت قریب به اتفاق افرادی که به آنها مراجعه می کنند ، اعمال کند. بشر بشر بشر من پیشنهاد می کنم اگر ،ت دائماً از دست بدهد ، هیچ ، دیگری از سر گرفته نمی شود. همه آنها برنده می شوند! این وظیفه شماست (،ت) تصمیم بگیرید که آیا این مسئله را برای ما انتخاب خواهید کرد یا خیر. اگر در کفش خود هستید ، هیچ راهی برای نزدیک شدن به دیوان عالی کشور با این پرونده وجود نداردبشر

این دقیقاً همان اتفاقی است که در اینجا افتاد! همانطور که در بالا اشاره کردم ، ،ت نه من از دادگاه می خواهم که تصمیم منفی را بررسی کند که EO “کاملاً غیرقانونی” است. چرا نمی پرسید؟ از آنجا که او به خوبی می داند که وقتی این سؤال به دادگاه می رسد تقریباً مسلم است ، و پس از آن ،ت باید “قانون زمین” را به طور علنی به چالش بکشد ، اگر و، امور خارجه ، و، امنیت ملی ، ICE و سایر سازمان های اجرایی بخواهند طبق تعریف جدید خود از شهروندی فعالیت کنند. درعوض ، اگر بتو،د از شر این دستورات حزبی ناخوشایند خلاص شوید ، آنها می توانند در یک زمان از دست بدهند ، یک پرونده و یک دادستان همزمان ، و از حق خود برای از سرگیری تمام تصمیمات مضر ، در حالی که برای اجرای EO در رابطه با میلیون ها نفر که در قو،ن مختلف احزاب را اشغال نمی کنند ، دست می کشند.

یکی از پارادو، ها ، هرچه رفتار اجرایی – غیرقابل تحمل تر و غیرقانونی تر – مزاحم تر باشد ، احتمال از دست دادن بیشتر خواهد بود. هر یکاین بدان م،ی است که مسئله قانون اساسی آن به دیوان عالی کشور نرسید قضاوت بریده شده

باهوش ، نه؟ تماس دیگر یا خط خطا در شبکه حفاظت از قانون اساسی و جدایی قدرتها آشکار شد.

من این را در نظر می گیرم کشنده به دست آوردن پایه ای که در همه موارد سفارشات غیر حزبی را ممنوع می کند زیرا در آنچه ممکن است آزمایش هیت، بنامیم ، ش،ت می خورد: اگر جای تاسف است که ما یک رئیس جمهور داریم که می خواهد کارهای هیت، را انجام دهد ، آیا این قانون به جلوگیری از آن کمک می کند یا نه؟ این یک نوار بسیار زیاد نیست ، بلکه پایه ای است که در همه موارد بی پایان سفارشات غیرحزبی را ممنوع می کند. من فکر می کنم ا،ریت دادگاه حداقل از پایگاهی که شامل این انگیزه حقوقی منحرف برای کار با روشی غیرقانونی وحشتناک است ، کمی آشفته خواهد شد. اگرچه من از پیش بینی مسیری که دادگاه می تواند در مورد این موضوع ادامه دهد متنفرم ، اما به نظر نمی رسد که برای ا،ر ممنوعیت جامع دستورات غیر حزبی پشتیب، می شود ، و من معتقدم که دادگاه احتمالاً برخی از مواضع واسطه را پیدا می کند که شرایط را مطابق با آن روشن می کند ، حزب مجاز و مجاز است. خواهیم دید که آیا شما درست می گویید یا خیر.

منبع: https://reason.com/volokh/2025/05/17/nationwide-،ctions-and-the-rule-of-law/