دیروز، همانطور که انتظار می رفت، دیوان عالی کشور certiorari را صادر کرد FCC در مقابل تحقیقات مصرف کننده (یکپارچه با ائتلاف SHLB علیه تحقیقات مصرف کننده). این پرونده به دلیل چالش با قانون اساسی هزینههای خدمات جه، FCC ایجاد شد و میتوانست منجر به یک تصمیم حقوقی اداری بزرگ شود – اما دادگاه همچنین به خود حق انتخاب داد.
همانطور که در اینجا اشاره کردم، دادگاه استیناف حوزه پنجم ایالات متحده که به طور مستقل تشکیل شده بود، هزینه ها را مغایر قانون اساسی تشخیص داد. دیوان با 9 رای موافق در برابر 7 رای به این نتیجه رسید که این هزینه در واقع یک مالیات است و به میز، که سطح این هزینه توسط یک نهاد خصوصی (شرکت خدمات جه، اداری) تعیین می شود، این امر ناقض اصل عدم است. -هیئت
همانطور که تقریباً همیشه زم، که یک دادگاه فدرال یک قانون فدرال را مغایر با قانون اساسی میداند، وکیل عمومی درخواستی را برای certiorari ارائه کرد و certiorari پذیرفته شد. در اینجا، طومار دبیرکل سه سؤال را مطرح کرد:
در 47 USC 254، کنگره از کمیسیون ارتباطات فدرال (کمیسیون) خواست تا برنامه های پشتیب، خدمات جه، را با استفاده از کمک های اجباری شرکت های مخابراتی اجرا کند. کمیته یک شرکت خصوصی را برای مدیریت برنامه ها منصوب کرد و به آن شرکت اجازه داد تا این کار را انجام دهد
انجام امور اداری از قبیل ارسال صورتحساب، جمع آوری کمک ها و پرداخت وجه به ذینفعان. سوالات مطرح شده به شرح زیر است:1. آیا کنگره دکترین عدم تفویض اختیار را با اجازه دادن به کمیسیون برای تعیین مبلغی که ارائه دهندگان باید به صندوق کمک کنند، در محدوده های مندرج در بخش 254 نقض کرده است یا خیر.
2. آیا کمیته با استفاده از پیشبینیهای مالی مدیر برنامه در مح،ه نرخ مشارکت خدمات جه،، اصل عدم تفویض اختیار را نقض کرده است یا خیر.
3. آیا ،یبی از اعطای اختیار کنگره به کمیته و تفویض مسئولیت های اداری کمیته به مدیر، اصل عدم تفویض اختیار را نقض می کند یا خیر.
توجه داشته باشید که این مورد سؤالات سنتی را در مورد عدم تفویض اختیار ایجاد می کند – اینکه آیا محدودیت هایی برای اختیار کنگره برای تفویض اختیار به یک آژانس فدرال وجود دارد یا خیر – اما همچنین آنچه به ،وان “دکترین عدم تفویض اختیارات خصوصی” از آن یاد می شود. این اصل آ، به این موضوع مربوط می شود که آیا محدودیت های واضحی در توانایی کنگره برای تفویض (یا تفویض) اختیارات به نهادهای خصوصی وجود دارد یا خیر. برای نتیجهگیری اینکه محدودیتهایی برای تفویض اختیار به نهادهای خصوصی وجود دارد (یا محدودیتهایی برای توانایی آژانسها برای تفویض اختیارات فرعی) نیازی به این نتیجهگیری ندارد که اصل عدم تفویض اختیار خود دارای قدرت قابل توجهی است. به عبارت دیگر، دادگاه میتواند به این نتیجه برسد که روش تعیین یا اخذ هزینههای خدمات همگ،، بدون حذف یا تشدید استاندارد «اصل ساده» که مجدداً تأیید شده است، خلاف قانون اساسی است. ویتمن علیه انجمن های حمل و نقل آمریکا.
اما ممکن است دادگاه حتی به موضوع عدم تفویض هم نرسد. در موافقت با درخواست دبیرکل، دادگاه یک سوال اضافی به پرونده اضافه کرد. از سفارش:
علاوه بر سؤالات ارائه شده توسط دادخواستها، از طرفین خواسته می شود تا در مورد سؤال زیر طرح و بحث کنند: آیا این موضوع با توجه به عدم درخواست تجدیدنظر اولیه از سوی تجدیدنظرخواهان در دادگاه پنجم قابل بحث است یا خیر.
ختم پرونده به صورت ناموفق، دادگاه را قادر می سازد تا از موضوع ماهوی اجتناب کند. این همچنین یک افزودنی جالب به پرونده است زیرا این یکی از چندین پرونده است که در آن دادگاه (در عمل) در حال بررسی این است که آیا برخی از دادگاههای پایینتر در رسیدگی به چالشهای مربوط به اقدامات آژانس بسیار ملایم بودهاند یا خیر. این موضوع در پرونده های حقوق اداری این اصطلاح است و ارزش تماشا را دارد.
منبع: https://reason.com/volokh/2024/11/23/supreme-court-grants-certiorari-in-nondelegation-case/