مصاحبه با قاضی جیمز سی هو

مصاحبه با قاضی جیمز سی هو

س: اخیراً قاضی آمل ثپر از حوزه ششم انتقاد کنید تحریم استخدام منشی قانون که شما و دیگران اوایل امسال علیه کلمبیا راه اندازی کردید. قاضی کوین نیوسام از مدار یازدهم در پاد،تی که میزبان خود بود انتقادات مشابهی را مطرح کرد. ماموریت. از سوی دیگر، قاضی متیو سولومونسون از دادگاه دعاوی فدرال در دفاع از تلاش‌های شما، از جمله مصاحبه طول، با من، بسیار پر صدا بوده است. اینجا. به غیر از پیوستن به نامه فرمانداران، فکر نمی‌کنم هنوز در مورد کلمبیا علناً چیزی گفته باشید. آیا می‌خواهید در اینجا چیزی بگویید، درست مثل قاضی سولومونسون؟

مطمئنا، اما اجازه دهید با توضیح اینکه چرا در مورد تحریم صحبت نمی کنم، شروع کنم. من در سال 2022 برای ییل و در سال 2023 برای استنفورد صحبت کردم. در آن زمان، قاضی سولومونسون علناً اعلام کرد که بایکوت را تایید نمی کند. سپس، اوایل سال جاری، با بدتر شدن شرایط در کلمبیا در پی 7 اکتبر، او با من تماس گرفت و از من پرسید که آیا به تمدید تحریم به کلمبیا فکر می کنم. من پاسخ دادم که اگر بخواهد چنین ت، را رهبری کند، البته از او حمایت خواهم کرد.

من بسیار خوشحالم که قاضی سولومونسون رهبری را بر عهده گرفت. او رهبری الهام بخش از خود نشان داده است. هیچ اشکالی ندارد که مردم نظر خود را تغییر دهند. در واقع، من او را به خاطر انجام این کار تحسین و تحسین می کنم – همانطور که عمیقاً قاضی لیزا برانچ از مدار یازدهم را تحسین می کنم که اولین ،ی بود که به قضاوت پرداخت. من صمیمانه امیدوارم دیگران هم همین کار را بکنند.

با این روحیه است که مایلم به گرمی از قاضی تاپر در این گفتگو استقبال کنم. او به صراحت گفت که برای قضات کاملاً من، است که از اتفاقاتی که در محوطه دانشگاه می افتد ناراحت باشند و بخواهند کاری در مورد آن انجام دهند. ما در این مرحله فقط در حال مذاکره درباره شرایط هستیم.

او پیشنهاد می کند که بار سنگین واگذاری نهادهای نابردبار به کمک کنندگان و قانونگذاران واگذار شود. من البته خوشحال می شوم که هر شهروندی برای محافظت از کشور ما در برابر نابردباری و نابردباری که توسط برخی نهادها منتشر می شود، اقدام کند.

اما کاری که من علاقه ای به انجام آن ندارم، گذراندن پول است. چرا قضات نمی ایستند و مسئولیت هم نمی پذیرند؟ چرا ما نمی تو،م هر دو را انجام دهیم؟

همکاران من می گویند که نگران تأثیر تحریم بر تک تک دانشجویان حقوق هستند. اعتراف می کنم که من هرگز این استدلال را درک نکردم. چون این یک وضعیت بازنده است. ما باید نگرش برنده داشته باشیم. اگر ما فقط روی ضرر و زیان در صورت ش،ت تحریم تمرکز می کردیم، هیچ ، هرگز تحریم نمی کرد. افراد منطقی اینگونه تصمیم نمی گیرند. افراد منطقی به مزایای موفقیت و همچنین هزینه های ش،ت نگاه می کنند. آنها همچنین احتمال موفقیت در مقابل ش،ت را در نظر می گیرند. همانطور که به کارمندان حقوقی گفته ام، دو نوع افراد در حرفه وکالت وجود دارند: مبارز و کوهنورد. مبارزان همیشه تصور می کنند که ما شانس پیروزی داریم. مبارزان باهوش در مورد زمان مبارزه تصمیمات منطقی و هوشمندانه می گیرند.

بنابراین این را تصور کنید: اگر بیش از دوازده یا دوجین قاضی فدرال این اقدام را انجام دهند، این مدارس چگونه پاسخ خواهند داد؟ آیا آنها می گویند خوب، خوب است، دانشجویان ما به دفاتر حقوقی می روند و مکان های دیگری برای کار پیدا می کنند. یا به مشاغل دفتری علاقه مند خواهند شد؟

من تاکید می کنم که انجام این اقدام اساساً هیچ هزینه ای ندارد. به اندازه کافی ما تاثیر زیادی خواهیم داشت. مدارس برای بازیابی اعتبار خود دست از تحمل ناپذیری خواهند برد. در نتیجه هیچ هزینه ای برای ،ی نخواهد داشت. در واقع، من و لیزا از تعدادی از افراد – در ییل و جاهای دیگر – شنیده‌ایم که می‌گویند فقط ما دو نفر تأثیر مهمی گذاشته‌ایم.

برای سال‌ها، قاضی برنان منحصراً از هاروارد منصوب می‌شد. سپس هاروارد را تحریم کرد (به دلایل بسیار کمتر مشتاقانه –به ،وان مثالاو رفتار اساتید هاروارد با او و کارش را دوست نداشت.) او پس از سه سال تحریم، سرانجام به آنچه که از هاروارد می خواست (نمایش عمومی احترام) رسید. بنابراین او به استخدام از هاروارد بازگشت (البته کمتر). ببینید استیون ورمیل، قاضی برنان و کارمندان قانون او، 98 مارکت ال. Rev. 367, 372 (2014); چهره ی اوین، ارکان عدالت 46 (2017); ست استرن و استفن ورمیل، قاضی برنان 204-5, 276-77 (2010).

قاضی برنان تنها قاضی نیست که انتصاب منشی قانون را وسیله ای برای رسیدن به هدفی گسترده تر می داند. در حین استدلال شفاهی در هاروارد در آن مورد، قاضی کاگان خاطرنشان کرد که بسیاری از قضات به دلیل تمایل به ترویج تغییرات اجتماعی، تلاش های ویژه ای برای استخدام کارمندان قانون از نظر نژادی متفاوت انجام می دهند. مطمئناً، سایر قضات می توانند سیاست های استخدام را به دلیل تمایل به مبارزه با یهودی ستیزی و عدم تحمل مذهبی در برخی از کالج ها و دانشگاه ها اتخاذ کنند.

نگاه کنید، بیایید وانمود نکنیم که هر قاضی فدرال، متقاضیان کارآموزی را بدون توجه به اینکه در کدام دانشکده حقوق رفته اند، در نظر می گیرد. قاضی اسکالیا علناً گفته است که هرگز منشی حقوقی را از اوهایو منصوب نمی کند – حتی اگر او شخصاً دانشجویان بسیار خوبی را می شناسد که از ایالت اوهایو فارغ التحصیل شده اند.

تنها سوال این است که کدام مدارس را ترجیح می دهیم یا رد می کنیم و چرا. تعداد بیشماری از قضات فقط از مدارس خاصی منصوب می شوند، ترجیح زیادی برای دانشگاه خود دارند، یا از مدارس در منطقه جغرافیایی خود حمایت می کنند. من از طیف وسیع تری از دانشکده های حقوق نسبت به بسیاری از همسالانم استخدام می کنم. اما من علاقه ای به استخدام از دانشکده های حقوقی که از تعصب استقبال می کنند، ندارم.

سوال: صحبت از دانشگاه: شما به تازگی او گفت در شش سالی که قاضی بودم، با اظهار نظر دانشگاهی درباره دیوان عالی کنار آمدم: بسیاری از دانشگاهیان نظرات نیمی از کشور را ، می دانند. آیا می خواهید شفاف سازی کنید؟

امروزه اساتید حقوق نسبت به زم، که من در دانشکده حقوق بودم رفتار سیاسی و فکری کمتری دارند. اساتید حقوق امروز اغلب هر،ی را که در هر موضوعی با نخبگان فرهنگی مخالف است محکوم می کنند. ما در جامعه مودب مورد قبول و ناپسند نیستیم. من هیچ نظریه بزرگی در مورد چرایی این موضوع ندارم، اگرچه تصور می کنم یکی از دلایل آن فناوری و رسانه است. اساتید حقوق امروز متوجه شده اند که اگر به نوع خاصی از تفسیر بپردازند، توسط نخبگان مورد تشویق قرار می گیرند، در رسانه ها مورد استناد قرار می گیرند، در تلویزیون پخش می شوند و از آنها دعوت می کنند تا از نردبان اعتبار دانشگاهی بالا بروند.

دلیلش هرچه باشد، فکر می‌کنم اثرش مشخص است. ما می‌تو،م به موارد خاص نگاه کنیم – مانند حملات اخلاقی پوچ به دیوان عالی، یا ت،یم‌بندی قضات فردی. من در مورد هر یک از این موضوعات صحبت کرده ام و نوشته ام و در اینجا بحث نمی کنم. اما من فکر می کنم ما همچنین باید بزرگنمایی کنیم و تصویر بزرگتر را ببینیم.

زیرا پیام کلی که از دانشکده حقوق و رسانه های اصلی می آید به سادگی این است: نمی توان به قوه قضاییه اعتماد کرد.

اما این همه چیز را کاملاً به عقب می برد. من فکر می کنم پیام واقعی این است که فرهنگستان و رسانه های اصلی برای صحبت در مورد قوه قضاییه دیگر مورد اعتماد نیستند.

چون قوه قضاییه اصیل از او هراسی ندارد. قوه قضاییه اصلی به سادگی آنچه را که جامعه به آن می‌گوید انجام می‌دهد – از طریق قانون اساسی که مردم دوست دارند، و از طریق قو،نی که توسط قانون‌گذاران منتخب مردم وضع شده‌اند.

قوه قضائیه اصیل شمشیر نیست، آیینه است. اگر به دموکراسی اعتقاد دارید، باید به اصالت‌گرایی نیز اعتقاد داشته باشید. بنابراین، اگر دوست ندارید یک سیستم قضایی اصیل داشته باشید، احتمالاً به این دلیل است که آمریکا را دوست ندارید.

به همین دلیل است که گفتم در طول شش سالی که قاضی بودم، درباره تفسیر دانشگاهی دیوان عالی به تفاهم رسیده‌ام: بسیاری از دانشگاهیان نظرات نیمی از کشور را ، می‌دانند. بسیاری از آنها بر این باورند که هر قاضی که از قانون اساسی مکتوب پیروی کند، نه از قانون اساسی صریح، شایسته سرنگونی است.

س: یکی از نظرات شما این بود اخیراً حذف شده است توسط دانشگاهیان این موضوع مربوط می شود که کدام کشورها قدرت اعلام مهاجرت غیرقانونی را به ،وان تهاجم دارند. برخی از منتقدان شما را به ضد مهاجر بودن متهم کرده اند. این انتقاد با توجه به اینکه خود شما یک مهاجر هستید تا حدودی غنی است. و من بحث کردم از حقوق شهروندی مبتنی بر قانون اساسی حمایت کنید– مبحث اول من با شما موافقم. آیا انتقاد از نظر شما در مورد تهاجم از نوع تفسیر دانشگاهی شماست؟

البته در مورد هیچ پرونده معوقه ای صحبت نمی کنم. اما هر،ی که نوشته‌های قبلی من را در مورد این موضوعات می‌خواند باید ارتباط مستقیمی بین شهروندی حق تولد و تسخیر ببیند. شهروندی حق تولد توسط نظرات مختلف دیوان عالی، هم آراء متفق و هم جداگانه از جمله قضات اسکالیا، توماس، آلیتو و دیگران پشتیب، می شود. اما واضح است که در صورت جنگ یا تهاجم، شهروندی حق زاد و ولد اعمال نمی شود. تا آنجا که من می دانم، هیچ ، هرگز استدلال نکرده است که فرزندان مهاجمان خارجی حق شهروندی حق تولد را دارند. من نمی توانم تصور کنم که دلیل قانونی برای آن چیست. این مانند بحث و جدل بر سر مبارزان غیرقانونی پس از 11 سپتامبر است. همه قبول دارند که حق شهروندی برای فرزندان رزمندگان قانونی اعمال نمی شود. به سختی می توان ،ی را دید که استدلال کند که با مبارزان غیرقانونی باید بهتر از مبارزان قانونی رفتار شود.

سوال: شما در مورد مدار پنجم صحبت کرده اید. من دارم تحلیل بانک رای او به مخاطبان هشدار داد که منتقدان را نادیده نگیرند و متوجه شوند که داوران یکپارچه نیستند، اما می توانند بسیار متفاوت از یکدیگر باشند. از اینکه ،ی به شما نپیوست تعجب کردید؟ نظر در مورد تهاجم، یا شما نظر در مورد تخفیف شهریه در کالج های داخلی برای بیگانگان غیرقانونی؟

خب، ما مطمئناً همگن نیستیم. من هیچ گروهی از آمریکایی ها را نمی شناسم که اینقدر مشتاق باشند. و مطمئناً درست می گویید که منتقدان تقریباً نمی دانند در مورد چه چیزی صحبت می کنند – و بیشتر از آن، فکر نمی کنم برایشان مهم باشد. یک ضرب المثل در اتاقم دارم – هیچ ، نمی خواند.

ما اصلاً همگن نیستیم. اما هر یک از ما خانواده خود را دوست داریم، به دوستان خود اهمیت می دهیم و به خدمات عمومی اعتقاد داریم. من این کشور را دوست دارم و آنها نیز آن را دوست دارند. من در این کشور به دنیا نیامده ام، بنابراین به ،وان یک آمریکایی به این دنیا نیامده ام. اما هر روز خدا را شکر می کنم که به ،وان یک آمریکایی از این دنیا خواهم رفت. اگر بخواهم به طور خلاصه برای لحظه ای به موضوع تحریم بازگردم، باید دوباره متعهد شویم که به نسل بعدی شهروندان و رهبران آموزش دهیم که در مورد مسائل اختلاف نظر خواهیم داشت، و این اشکالی ندارد – در واقع، این چیزی است که ما را با هم مخالف می کند. موفق ترین کشور در تاریخ بشر – اینکه ما می تو،م با بیش از 300 میلیون آمریکایی پرشور درگیر شویم و بپذیریم که در زیر نور خورشید در مورد هر موضوعی اختلاف نظر خواهیم داشت و همچنان با هم کار می کنیم، زیرا چیزهای بسیار بیشتری ما را متحد می کند تا اینکه ما را از هم جدا کند.

بنابراین، بله، هر یک از ما می‌تو،م نگرش‌ها و سبک‌های متفاوتی داشته باشیم و همچنان به ،وان شهروند، همسایه، دوست و همکار به یکدیگر احترام بگذاریم و با هم کار کنیم. هر، از طریق فرآیند خودش به دیدگاه های خود می رسد. برای من، من معتبر هستم. البته خیلی ها این را می گویند و منظورشان چیزهای متفاوتی است. پس کمی بیشتر می گویم. من تمام تلاش خود را می‌کنم تا متن اصلی و درک هر حکمی را که پیش از من وجود دارد، تا حد امکان، بدون توجه به فشار عمومی یا ترجیح شخصی، تا حد مجاز رعایت کنم.

اما اشتباه نکنید: نخبگان فرهنگی کشور ما عمیقاً متعهد هستند که قضات را تحت فشار قرار دهند تا به نتایج مورد نظر خود دست یابند. و آنها این کار را انجام می دهند زیرا کار می کند. این یک موضوع رایج در برخی از سخنر، های قبلی من است، چیزی که من آن را «اصالت هوای منصفانه» می نامم. من اعتقاد راسخ دارم که یا باید فشار را بپذیریم یا مسیر دیگری را دنبال کنیم. زیرا فشار بخشی از کار است. بنابراین، اگر استرس را یک مشکل می‌د،د، این شغل برای شما من، نیست. اگر قرار است این کار را انجام دهید، باید استرس را یک امتیاز بد،د، نه یک مشکل. من عمیقاً مفت،م که در دادگاه استیناف حوزه پنجم ایالات متحده با هر یک از همکارانم خدمت کنم، خواه در مورد هر مورد توافق داشته باشیم یا نه.

ما در تگزاس بسیار مفت،یم که توسط چنین حقوقدانان متعهدی در حوزه پنجم نمایندگی می‌شویم، خواه با هر مورد موافق باشیم یا نه. با تشکر از قاضی هو

منبع: https://reason.com/volokh/2024/11/11/an-interview-with-judge-james-c-،/